نقاشیهای مشهوری که اشتباه نصب شدند!
تاریخ انتشار: ۱۱ آذر ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۲۰۵۵۵۹
نصب یک نقاشی به روش اشتباه، حداقل در برخی موارد یک اشتباه ناگریز است که حتی برخی از مشهورترین آثار هنرمندان نامدار تاریخ نیز به آن دچار شدهاند.
به گزارش ایران اکونومیست و به نقل از آرتنت، ماه گذشته میلادی «بنیاد هیلما اف کلینت» اعتراف کرد که یکی از نقاشیهای انتزاعی این هنرمند ممکن است چندین دهه به اشتباه وارونه روی دیوار نصب شده باشد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
سوءظن این بازدیدکننده زمانی تأیید شد که او به کتابهای طراحی «اف کلینت» به نام «کتابهای آبی» اشاره کرد که مملو از نسخههای مینیاتوری طرحهای او است که توسط کارشناسان برای تأیید مقصود اصلی هنرمند استفاده میشود. نقاشی «قو شماره ۱۴» نزدیک به ۴۰ سال پیش نصب شده است و این یعنی ممکن است برای چندین دهه وارونه آویزان شده باشد. در بهار سال آینده، زمانی که این نقاشی از هلند به سوئد بازگردانده شود، این اثر مورد ارزیابی قرار میگیرد و درباره نیاز به نصب مجدد تصمیمگیری خواهد شد.
در ادامه با چند نمونه مشهور از آثار هنری آشنا میشوید که به روش اشتباه نصب شدهاند:
«قایق» اثر «آنری ماتیس»
هنگامی که این اثر هنری در نمایشگاه جدید موزه هنر مدرن نیویورک با عنوان «آخرین آثار ماتیس» به نمایش گذاشته شد، هیچکس بلافاصله متوجه نکته اشتباه در مورد این اثر هنری انتزاعی و مینیمال نشد. با این حال ۴۷ روز بعد، یک دلال سهام وال استریت در بازدید سوم خود از نمایشگاه به این نتیجه رسید که اثر هنری باید به اشتباه نصب شده باشد. او این موضوع را به یکی از مسوولان نمایشگاه اطلاع داد و کاتالوگ نمایشگاه نیز به سوء ظن او دامن زد. او در نهایت این داستان را برای نیویورک تایمز روایت کرد. زمانی که مدیر نمایشگاههای موزه هنر مدرن موافقت کرد که درباره نصب درست این اثر هنری اقدامی انجام دهد، نمایشگاه قبلاً تعطیل شده بود.
«شهر نیویورک شماره یک» اثر «پیت موندریان» (۱۹۴۱)
سال گذشته، متصدیان موزه هنری «نوردراین ـ وستفالن» واقع در دوسلدورف در آستانه افتتاح نمایشگاه «موندریان: تکامل» بودند که در مورد یکی از آثار هنری این هنرمند یعنی «شهر نیویورک ۱» (۱۹۴۱) تحقیق کردند. آنها عکسی از این تابلو کشف کردند که در سال ۱۹۴۴ ثبت شده بود. در این عکس، این تابلو در استودیوی موندریان به نحوی نصب شده بود که خطوط دوتایی آبی در بالا قرار گرفته بودند. در نتیجه این تابلو چندین دهه به اشتباه و وارونه نمایش داده شده بود. اما از آنجایی به دلیل آسیبپذیر بودن نوارهای چسب رنگی این تابلو، نصب درست آن خطرناک است، این تابلو در نمایشگاه کنونی همچنان به صورت وارونه و نادرست به نمایش گذاشته شده است.
این اثر هنری که در سال ۱۹۴۱ میلادی با استفاده از مجموعهای از نوارهای قرمز، زرد، سیاه و آبی تشکیل شده است با نام «نیویورک سیتی ۱» شناخته میشود. این تابلو نخستینبار در سال ۱۹۴۵ میلادی در موزه هنر مدرن نیویورک به نمایش گذاشته شد، اما از سال ۱۹۸۰ در مجموعه هنری ایالت نوردراین ـ وستفالن در دوسلدورف آلمان قرار داشت.
نکته قابل توجه دیگر درباره «شهر نیویورک شماره یک» این است که این تابلو برخلاف سایر آثار هنری مربوط به نخستین سالهای فعالیت هنری «موندریان» امضای او را ندارد. گمان میرود این تابلو ناتمام باقی مانده و به همین دلیل امضای «موندریان» بر روی تابلو وجود ندارد.
«مزرعه پاییزی»(۱۹۵۷) اثر «مارک توبی»
نحوه صحیح نصب این نقاشی زمانی که در اواخر دهه ۶۰ میلادی به کاخ سفید امانت داده شد، مورد بررسی قرار گرفت. به گفته «نیویورکتایمز» این نقاشی درست بیرون دفتر رئیس جمهور به نصب شده بود اما برخی از عناصر نقاشی درست به نظر نمیرسیدند. با انجام بررسیهای بیشتر مشخص شد که این نقاشی در نمایشگاه اخیر یکی از موزههای توکیو اشتباه به نمایش گذاشته شده است، اما نجار کاخ سفید موفق شد آن را درست بچرخاند.
«دهکده برتون در برف»(۱۸۹۴) اثر «پل گوگن»
این نقاشی منظره پس از مرگ «گوگن» در سال ۱۹۰۳ در یک حراجی در تاهیتی فروخته شد. به گفته ویکتور سگالن، یکی از دوستان «گوگن» که در این حراجی حضور داشت، حراجگذار نقاشی را وارونه ارائه کرد و آن را «آبشار نیاگارا» نامید. «سگالن» آن را به مبلغی معادل چند پنی خرید و آن را به سمت بالا چرخاند و نشان داد که این نقاشی به جای آبشار، کلبههای یک روستا را به تصویر میکشد. موزه «اورسی» در پاریس بعدها نقاشی «دهکده برتون در برف» را خرید.
«سیاه بر روی عنابی»(۱۹۵۸) اثر «مارک روتکو»
موسسه «تیت» در سال ۱۹۷۰ یک جفت نقاشی «روتکو» را خریداری کرد و آنها را بر اساس نحوه امضای «روتکو» به صورت افقی نصب کرد. اما ۹ سال بعد، پس از نمایش مجدد، موزهداران نظر خود را تغییر دادند و هر دو نسخه «سیاه روی زرشکی» را به صورت عمودی آویزان کردند. در سال ۱۹۸۷ آنها به حالت افقی برگشتند اما سپس به حالت عمودی بازگشتند.
«چمنهای بلند و پروانهها»(۱۸۹۰) اثر «ونگوگ»
وقتی در سال ۱۹۶۵ میلادی یک دختر دانشآموز ۱۵ ساله از گالری ملی بازدید میکرد، متوجه شد که علفهای بلند و پروانهها وارونه به نظر میرسند. پس از اطلاعرسانی این موضوع به کارکنان، مشخص شد که نقاشی به طور موقت برای عکاسی برده شده بود و در بازگشت، به اشتباه نصب شده است. خوشبختانه این نقاشی فقط ۱۵ دقیقه وارونه نصب شده بود.
منبع: خبرگزاری ایسنا
منبع: ایران اکونومیست
کلیدواژه: نمایش گذاشته شد اثر هنری اشتباه نصب آثار هنری نصب شده
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت iraneconomist.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایران اکونومیست» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۲۰۵۵۵۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
رازهای نقاشی مرگ سقراط
افلاطون در رساله فایدون واپسین لحظات زندگی سقراط فیلسوف بزرگ یونان باستان را چنین روایت میکند: پس از خطابه دفاعیه علیه محکمهای که خواستار مجازات مرگ برای او شده بود به شاگردانش میگوید: نگران من نباشید، شما فقط جسم منرا در خاک خواهید گذاشت. سپس در میان اشک و غوغای یاران و حتی اندوه زندانبان جام شوکران را از شاگردش کریتو گرفته و مینوشد. مایع زهرآگین بهسرعت بدنش را سست کرده، چشمانش بیحرکت مانده و او مرگ را پذیرا میشود، تا درسی برای زندگی دیگران باشد.
به گزارش ایرنا، پرسشهای سیاسی و فلسفی سقراط شهروندان آتن را به تردید در حقیقت خدایان پانتئون و اصالت ارزشها در اخلاق یونانیان فرامیخواند. او بخاطر این پنداشتها به ناباوری نسبت به خدایان و فاسد کردن جوانان متهم شد که مجازاتش مرگ بود؛ مطابق رسم زمانه با نوشیدن جامزهر. سقراط بیمناقشه حکم قضات را پذیرفت و حتی شاگردانی را که وی را به نوشتن تقاضای عفو و یا فرار از آتن تشویق میکردند، بهشدت سرزنش کرد. صحنه واپسین دم حیات او تا لحظه نوشیدن جام شوکران، بارها توسط هنرمندان مختلف به تصویر کشیده شده که یادمانیترین آنها اثر چشمگیر نقاش نئوکلاسیک فرانسوی ژاک لوئی داوید است باعنوان مرگ سقراط (La Mort de Socrate) که حالا در موزه متروپلیتن نیویورک نگهداری میشود.
داوید این نقاشی ۱۳۰ در ۱۹۶ سانتیمتری را بدون التزام دقیق به روایت افلاطون و برمبنای نگاهی ستایشآمیز به سقراط برای پذیرش شجاعانه مرگ خلق کرد تا تصویری حماسی از عزت و کرامت باشد. در مرکز صحنه سقراط با ردای سفید و در هیبتی قهرمانانه روی تخت نشسته با قامتی استوار دست راستش را برای گرفتن جام سرخ شوکران دراز کرده است. او با دست چپ به بالا اشاره میکند؛ به آسمان و جهان پس از مرگ. بدینسان در آخرین دقایق عمر نیز از موعظه و خطابه باز نمیایستد؛ ترجیح میدهد بمیرد، اما از باورها و تعالیم خود دست نکشد. این آخرین درس اوست برای شاگردانی که پیرامون وی در اندوه و اضطراب بسر میبرند.
افلاطون، شاخصترین آنها، غمزده و سر در گریبان، جلوی تخت نشسته و پشتبه صحنه وقوع تراژدی را انتظار میکشد. مرد جوانی که فنجان شوکران را بسوی سقراط گرفته، از شدت تأثر روی برگردانده تا شاهد نوشیدن زهر توسط فیلسوف نباشد. مرد دیگری دست روی زانوی او گذاشته تا شاید وی را از اینکار منصرف سازد. دیگرانی که تاب دیدن صحنه را ندارند، در عمق دالانی درحال دور شدن هستند. مضمون اصلی صحنهپردازی، تمجید از رویکرد فیلسوف به مرگ است و ابراز همبستگی با او که مرگ را نه پایان هستی، بلکه سویه دیگری از زندگی میپندارد.
ژاک لوئی داوید نقاش برتر زمانه خویش بود و در آثار تماشاییاش روایتهای تاریخی را با فلسفه روشنگری در میآمیخت تا متفکرانهترین نمونههای نقاشی آکادمیک را پدید آورد. زبان تصویری او فاخر متناسب با علائق طبقه اشراف فرانسه بود، لیکن برای قاطبه مردم نیز قابل فهم و عمیقاً الهامبخش بود. شاگردان وی، بعدها از سبک کلاسیک و روایتهای سخت و محکم آن فاصله گرفته به سوی امواج پرشور هنر رمانتیک رفتند. آثار او طلایهدار تمدن مدرن بودند، آکنده از بشارتهای اخلاقی و روح انقلابی. در فرانسه او نقاش محبوب سه رژیم پیاپی بود؛ ابتدا در دربار لوئی شانزدهم سپس در عصر انقلاب و نهایتاً در دوره امپراطوری ناپلئون بناپارت. هر سه رژیم از آثار تاثیرگزار وی برای تبلیغ مشروعیت و اقتدار خویش بهره میگرفتند، اما در نهایت به اتهام خیانت به زندان انداخته شد.
نقاشی مرگ سقراط دو سال قبل از انقلاب کبیر فرانسه خلق شد و القاگر حس مقاومت در برابر بیعدالتی، پیامآور روشنگری و فداکاری قهرمانانه بود. داوید در روند انقلاب فعالانه شرکت داشت و تصاویری از نمادهای شجاعت و ایثار خلق کرد. او سالهای پایانی عمرش را در بیماری و تبعید گذراند. وساطتها برای بازگشت او به فرانسه بهثمر ننشست تا اینکه در ۱۸۲۵ در بروکسل از دنیا رفت. در ۲۰۰مین سالگرد انقلاب (۱۹۸۹) دولت فرانسه تلاش کرد بقایای داوید را به کشورش بازگرداند، اما دولت بلژیک با این استدلال که قبر او بنایی تاریخی است، از اینکار امتناع ورزید.